سایت عاشقانه ساکار

یعنی میشود
روزی برسد
که بیایی
مرا در آغوش بگیری
بخواهم از تو گله کنم
تو بگویی هییییس …
همه ی کابوس ها تمام شد …



تاريخ : 30 / 8 / 1392برچسب:, | 10:31 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

میدانم که چقد دلتنگم شده ای
و چه سخت به خود می قبولانم
که این میدانم هایم
چیزی جز خرافات عاشقی هایم نیست…



تاريخ : 29 / 8 / 1392برچسب:, | 4:5 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

آشنا شد … دوست شد …
مهر شد … گرم شد …
عشق شد … یار شد … تار شد …
بد شد … رد شد … سرد شد …
غم شد … بغض شد … اشک شد …
آه شد … دور شد … گم شد …
تمام شد ، تمام شد



تاريخ : 28 / 8 / 1392برچسب:, | 14:12 | نویسنده : مرضیه |

 

سایت عاشقانه ساکار

ﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﺯﻧﺎﻧﮕﻴﺖ ﺭﺍ ﺧﺮﺝ ﮐﻨی!!…
ﮔﺎﻫﻲ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻭﺟﻮﺩ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻴﺖ ﺭﺍ ﺧﺮﺝ ﮐﻨﻲ !!…
ﻧــﻪ ﺩﺭ ﺗــﺨــﺖ ﺧــﻮﺍﺏ !!…
ﺩﺭ ﻣــﺸـــﮑﻼﺕ !!…
ﺩﺭ ﺑـﺎﻫـﻢ ﺑــﻮﺩﻧـﻬـﺎ !!…
ﺩﺭ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺁﻣﺪﻥ ﻫﺎ !!…
ﺩﺭ ﺭﻭﺯﮔﺎﺭ ﺳﺮﺩﻭ ﮔﺮﻡ !!…
ﺩﺭ ﺍﺩﺍﻣﻪ ﺭﺍﻩ ﺣﺘﻲ ﭘﻴﺎﺩﻩ !!…
ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻲ ﺑﻪ ﺯﻧﺎﻧﮕﻴﺖ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ ﮐﻨﻲ !!…
ﺁﻥ ﻣﻮﻗﻊ ﻫﺴﺖ ﮐﻪ ﻣﻴﺘﻮﺍﻧﻲ ﺑﻪ ﻣﺮﺩﺍﻧﮕﻴﺖ ﺍﻓﺘﺨﺎﺭ …

 



تاريخ : 27 / 8 / 1392برچسب:, | 17:27 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

به سلامتی تو …
تویی که این متن رو میخونی
تویی که دلت شکست ولی مرام داشتی تنها موندی …
اما معرفت داشتی …
تو دختری که
تو این روزای سخت از خیلی نامردای مرد نما
مقاومتری محکمتری…
تو پسری که
تو این روزای سخت از خیلی زن نماهای سنگدل
با احساس تری ، لطیفتری …



تاريخ : 26 / 8 / 1392برچسب:, | 18:58 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

حس قشنگیه
یکی نگرانت باشه
یکی بترسه از اینکه یه روز از دستت بده.
سعی کنه ناراحتت نکنه،
وقتی ازش جدا میشی :پیام بده
عزیزدلم رسید؟
قشنگه :یهوبغلت کنه،
یهو.. توی جمع.. درگوشت بگه دوست دارم!
بگه که حواسم بهت هست.
ازت حمایت کنه..



تاريخ : 25 / 8 / 1392برچسب:, | 15:23 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

خـدایا مـمنون
که مـرا در حد ایوب میبینی
ولی تمامش کن !
دیگـر بریده ام …



تاريخ : 23 / 8 / 1392برچسب:, | 13:0 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

ﻣﯿﮕﻮﯾﻨﺪ ﻗﺴﻤﺖ ﻧﯿﺴﺖ ﺣﮑﻤﺖ ﺍﺳﺖ
ﺧﺪﺍﯾﺎ
ﻣﻦ ﻣﻌﻨﯽ ﺣﮑﻤﺖ ﻭ ﻗﺴﻤﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯿﻔﻬﻤﻢ
ﺍﻣﺎ ﺗﻮ ﻣﻌﻨﯽ ﻃﺎﻗﺖ ﺭﺍ ﻣﯿﻔﻬﻤﯽ
ﻣﮕﺮ ﻧﻪ؟! ؟



تاريخ : 22 / 8 / 1392برچسب:, | 17:11 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

از همه بریدم دیگه به اخر خط رسیدم
دیگه کاغذ و قلمی برام نمونده که شاعری کنم
این فصل گرم پاییز دیگری رو برام رقم زده
طفلی دل من که مثل پیاده رو شده و همه روش پا میزارن
تصمیم گرفتم سنگ باشم
یه سنگ روی یه کوه به بلندی اورست
که دیگه کسی نتونه مثل پیاده رو باهام رفتار کنه
دیگه نمی خوام نقش پیاده رو رو داشته باشم
اگه سنگ شدم
دلیلشو از خودت بپرس
بگو که عشق گمشده شدی
مثل بعضی عشق ها که فقط تبدیل شده به هوس زود گذر دلم برای واژه ی عشق
میسوزه که این روزها بازی شده
برای ادم هایی که فقط به لذت فکر می کنند
بیچاره دل من
بیچاره واژه ی عشق
دلم به هر دوی اینها میسوزد……..



تاريخ : 21 / 8 / 1392برچسب:, | 22:7 | نویسنده : مرضیه |

userupload 2013 6979336091382273969.9407 دلت که هوای بابا را بکند...

 

دلـــت که هوای بــابــا را بــــکند

 

دیگر نه کربلا می خــواهی و نه عاشـــورا

 

فقط چشمانت خرابــــه شام می بیند

 

و دخــــــتری کـــــه

 

بـــــابــــا را آرام نـــــــاز مــــی کرد



تاريخ : 20 / 8 / 1392برچسب:, | 17:29 | نویسنده : مرضیه |

cheshm bastan

دلم میخواهد چشم هایم را ببندم
جدیدا..هرچقدر بیشتر نگاه میکنم ،
بیشتر دلم میخواهد چشم هایم را ببندم
هرچه بیشتر گوش میکنم
بیشتر دلم میخواهد دیگر نشنوم
آدمای این روزها خودشانم نمیدانند چی میخواهند از زندگی…..
نمیشود فهمیدشان…..نمی شود!



تاريخ : 18 / 8 / 1392برچسب:, | 18:0 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

آدمهایی هستند که شاید کم بگویند “دوستت دارم”
یا شاید اصلا به زبان نیاورند دوست داشتنشان را
بهشان خرده نگیرید !
این آدمها فهمیده اند “دوستت دارم” حرمت دارد،
مسئولیت دارد…



تاريخ : 17 / 8 / 1392برچسب:, | 12:7 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

درست است یک طرفه بودن همه چیز را خراب میکند اما . . .
به حد مرگ دوستت دارم حتی اگر این عشق یک طرفه باشد !
رویای با تو بودن افتخاریست که نصیب هر کسی نمی شود . . .



تاريخ : 16 / 8 / 1392برچسب:, | 17:18 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

فاجعه یعنی
آنقدر در تـــــ♥ـــو غرق شده ام
که از تلاقی نگاهم با دیگری
احساس
خیانت می کنم!
عشق یعنی همین!!!



تاريخ : 16 / 8 / 1392برچسب:, | 11:31 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

خیلی ازیخ کردن های ما ازسرما نیست…
لحن بعضیها;
زمستونیه…



تاريخ : 15 / 8 / 1392برچسب:, | 13:17 | نویسنده : مرضیه |

58qx4cfk گاهی وقت ها...

 

 

گاهی که خیلی غمگین میشوم

گریه نمیکنم

فقط لبخندی کش دار و تلخ به گذر زمان و مختصات مکان حواله میدهم

و بی مهابا پاهایم را تکان میدهم

و خیره به دیوار سفید همیشگیِ روبه رویم میشوم

و پوست لبم را می کنم تا خون بیاید

و موهایم را دور انگشتانم حلقه میکنم

و کنج اتاق می شود خلوتگاهم !

گاهی که خیلی غمگین میشوم

خودم را نوازش می کنم در اوج تنهایی

و خود را در آغوشِ خود رها میکنم

دستانم را لمس میکنم تا بدانم که هستم

و فراموش نشده ام

نمرده ام !

گاهی که خیلی غمگین میشوم

مدتها خود را در آینه مینگرم !

امشب از آن گاهی هاست …



تاريخ : 14 / 8 / 1392برچسب:, | 19:54 | نویسنده : مرضیه |

01063220448325836208 عشق بچگی هام ...

 

 

کاش مثله اون وقت ها که بچه بودیم باهم بازی میکردیم کنارم بودی،کاش مثله اون وقت ها که سنگ صبورم بودی الان سنگ صبورم بودی ،کاش مثله اون روز ها که به بهونه بارون میومدی بیرون الان به بهونه من بیای پیشم،کاش اون روزها هیچ وقت نمیگذشت و تو کنارم بودی ، کاش مثله قبلا ها دوستم داشته باشی و تو چشمام نگاه کنی بگی دوستت دارم ولی نیستی که بگی،کاش مثله اون روزها که برای دیدنم از خونه میزدی بیرون الان بزنی بیرون،الان که بزرگ شدی چرا کنارم نیستی،پس قول قرارمون چی شد…ولی هیچ وقت عشقی که بهت داشتم رو فراموش نمیکنم فقط انتظار یه لحظه دیدنت رو دارم آهای عشق بچگی هام کجای…

خدایــــــــا!!

خط و نشان دوزخت را برایم نکش

جهنم تر از نبودش

جایی سراغ ندارم…

 



تاريخ : 13 / 8 / 1392برچسب:, | 17:31 | نویسنده : مرضیه |

امشب تنهای تنهای تنهام...

اونقد که دلم میخواد چشمامو بذارم رو هم و دیگه فردایی نباشه که چشم باز کنم...

چی میشد اگه میشد؟؟

هعی خدا...

خسته شدم از تنهایی...

یعنی میشه یه روزی بشه منم دیگه تنها نباشم؟


یه عشق داشته باشم...

با هم باشیم...

هم دیگه رو دوست داشته باشیم...

برا آینده مون نقشه بکشیم...

شوخی کنیم با هم....

بعد من هی اذیتش کنم...

آخه من مدلم همین جوریه هر کیو دوست داشته باشم اذیت میکنم خیلی کیف میده....

هعی خدا....

حوصله ام سر رفت...

پس این سه چهارم گمشده من کی پیدا میشه؟؟

بزنم لهش کنم مرتیکه ولگرد رو...بگم این همه مدت کجا بودی؟؟

یعنی همسر آینده من الان دوست پسر کیه؟؟دهنش سرویس

خب دیگه نطق های امشبو نوشتم...

برم بخوابم تا داد مامی در نیومده...

اینم بوس برا عشقی که هنوز عاشقش نشدم...

بای همگی...



تاريخ : 12 / 8 / 1392برچسب:, | 21:48 | نویسنده : مرضیه |
63829293354116740112 آدمـ ...
 

 

 
قــــــرن هاستــ 
جستجوگـــر آدمـ هستــم 
تا لــذتــ خـــوردن یک سیبــ ســرخ را 
با او تجــربه کنــــــــــم 
قرن هاستــ 
… 
مشکل از مـــ ـــن نیستــ 
نه مــــن 
نه سیبــ ســرخ 
نه شیــــطان 
تـــــــ ـــــو نایابــ شـــده ای آدمـ …..
 


تاريخ : 12 / 8 / 1392برچسب:, | 18:45 | نویسنده : مرضیه |

46812034883128985995 بـاختــم

 

من باختــم به خـود بـاختــم

به تصویــر غلـط فرشتـه های آدمـ نمــا بـاختــم

. . .

حـال کـه حماقتــ هایــم را می شمــارمـ

آرامــ . . . آرامــ . . .

ایـن جمـله در ذهنــم طنیــن انـداز می شـود

سنـگـ بــاش

تــا سنـگســار نشــوی … 

 



تاريخ : 12 / 8 / 1392برچسب:, | 15:42 | نویسنده : مرضیه |

66882075658649563323 لـمس کـن ...

 

لـمس کـن کـلمـاتـــی را . . . .

کـه بــرایتــ مـی نویسـم

تـا بخوانـی و بفهمـی چقــدر جـایتــ خـالیستــ

تـا بـدانـی نبـودنتــ آزارمـ می دهــد !

لـمس کـن نـوشتـه هـایــی را

کـه لـمس نـاشدنیـستــ و عـریــان

کـه از قلبــم بـر قـلم و کاغـذ مـی چــکد

لـمس کـن گـونــه هـایــم را

کـه خیــس اشـکـ استــ و پـر شیـــار

لـمس کـن لحــظه هـایــم را

تــویــی کـه مـی دانــی مـن چـگونــه عــاشقتــ هستــم

لـمس کـن ایـن بـا تـــو بــودن هـا را

لـمس کـن. . . !!



تاريخ : 11 / 8 / 1392برچسب:, | 16:6 | نویسنده : مرضیه |

13832989231 پـــایـیـز....

 

 

" تـنـهـــــــــــــــایــــــــے "

نـاґ دیـگـر " پــایــیـــــــــــز " اسـت …

هـرچـهـ عــمـیــق تـــــــــر ،

بـرگــریـزاלּ פֿـــاطـــره هــــــایـت بـیـشـتــــــــــــر. . . !



تاريخ : 11 / 8 / 1392برچسب:, | 15:13 | نویسنده : مرضیه |

01292635135165820218 غمگینــم

 

 

بـه خـودم میـگویـم: قـوی بــاش …

بـه خـودم میـگویـم : مهـم نیستــــ

بـه خـودم شـکـ کـردن را مـی آمـوزمـ …

آیــا واقعـا ارزشـش را داشتــ یــا دارد ؟!

بـه خـودم میـگویـم : همیــشه وقتــ هستــ بـرای فرامـوش کـردن …

حداقـل بـه انـدازه بــاقـی مـانـده ی عــمرم …

ولـی تــه همـه ی ایــن هـا ایـن استـــ …

مـن غمگیـــنم

و دلـــتـــنــگ تـویــی کـه نیستـــی



تاريخ : 10 / 8 / 1392برچسب:, | 21:39 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

نفسم پس میرود
از چشمانم اشک میرزد
دهانم بد مزه است
سرم گیج میخورد
قلبم گرفته ، تنم خسته، کوفته
شل بدون اراده در رختخواب افتاده ام!



تاريخ : 10 / 8 / 1392برچسب:, | 10:37 | نویسنده : مرضیه |

اینو تو وب یکی از دوستان دیدم...کپیش میکنم با ذکر منبع!!!

http://www.tanhayiemohammad.blogfa.com/

ما هم شنیدیم میگن : وقتی یه دختر به خاطر یه پسر اشک بریزه یعنی واقعا دوستش داره...

yqzqef1mmora17cqkiky.gif

اما وقتی یه پسر به خاطر یه دختر اشک بریزه ، یعنی دیگه هیچو وقت نمیتونه کسیو مثل اون دوست داشته باشه؟

82419815134582265878.gif

موافقین آیا؟؟

بنده خودم شخصا مخالفم!



تاريخ : 9 / 8 / 1392برچسب:, | 20:37 | نویسنده : مرضیه |

خوب از اونجایی که تازگیا پیشرفت کردم و تقریبا میشه گفت پستامو خودم مینویسم امروز این پستو میذازم تو وب...

پستایی که خودم میذارم مطالب جدیدی نیستن...اما قشنگ ترین چیزایی هستن که تو دوران نت داری بهشون برخوردم....خخخخخخخ

یادمه یه جایی خوندم که میگفت : اگه خواستی بری دنبال دلت غرورت رو با خودت نبر!حکایت این پست هم همینه...

سال 89 بود که این کل کل رو اولین بار دیدم و خوندم و لذت بردم...الانم کلش رو حفظم...همینجوری!

خیلی دوسش دارم...شما هم بخونید شاید خوشتون اومد؟؟

 

اتفاقی چشمم به یه مطلبی خورد که خیلی خوندنی و جالب بود، گفتم واسه بقیه هم بفرستم
یه جور کل کل شاعرانه ست که شاعرا جواب همدیگه رو دادن با شعراشون بخونی ضرر نمی کنی :


شعر اول رو حمید مصدق گفته بوده که فکر کنم همه خوندن یا شنیدن :


کل کل شاعران معاصر !!!!

تو به من خندیدی و نمی دانستی
من به چه دلهره از باغچه همسایه سیب را دزدیدم
باغبان از پی من تند دوید
سیب را دست تو دید
غضب آلود به من كرد نگاه
سیب دندان زده از دست تو افتاد به خاك
و تو رفتی و هنوز،
سالهاست كه در گوش من آرام آرام
خش خش گام تو تكرار كنان می دهد آزارم
و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
كه چرا باغچه كوچك ما سیب نداشت


بعدها فروغ فرخزاد اومده و جواب حمید مصدق رو اینجوری داده:


کل کل شاعران معاصر !!!!
من به تو خندیدم
چون كه می دانستم
تو به چه دلهره از باغچه ی همسایه سیب را دزدیدی
پدرم از پی تو تند دوید
و نمی دانستی باغبان باغچه همسایه
پدر پیر من است
من به تو خندیدم
تا كه با خنده خود پاسخ عشق تو را خالصانه بدهم
بغض چشمان تو لیك
لرزه انداخت به دستان من و
سیب دندان زده از دست من افتاد به خاك
دل من گفت: برو
چون نمی خواست به خاطر بسپارد
گریه تلخ تو را
و من رفتم و هنوز
سالهاست كه در ذهن من آرام آرام
حیرت و بغض تو تكرار كنان
می دهد آزارم
و من اندیشه كنان غرق در این پندارم
كه چه می شد اگر باغچه خانه ما سیب نداشت


و از اونا جالب تر واسه من جوابیه که یه شاعر جوون به اسم جواد نوروزی بعد از سالها به این دو تا شاعر داده
که خیلی جالبه ( این مطلب رو اتفاقی توی وبلاگ همین آقا خوندم ) بخونید :

کل کل شاعران معاصر !!!!
دخترک خندید و
پسرک ماتش برد !
که به چه دلهره از باغچه ی همسایه، سیب را دزدیده
باغبان از پی او تند دوید
به خیالش می خواست،
حرمت باغچه و دختر کم سالش را
از پسر پس گیرد !
غضب آلود به او غیظی کرد !
این وسط من بودم،
سیب دندان زده ای که روی خاک افتادم
من که پیغمبر عشقی معصوم،
بین دستان پر از دلهره ی یک عاشق
و لب و دندان ِ
تشنه ی کشف و پر از پرسش دختر بودم
و به خاک افتادم
چون رسولی ناکام !
هر دو را بغض ربود...
دخترک رفت ولی زیر لب این را می گفت:
" او یقیناً پی معشوق خودش می آید ! "
پسرک ماند ولی روی لبش زمزمه بود:
" مطمئناً که پشیمان شده بر می گردد ! "
سالهاست که پوسیده ام آرام آرام !
عشق قربانی مظلوم غرور است هنوز !
جسم من تجزیه شد ساده ولی ذرّاتم،
همه اندیشه کنان غرق در این پندارند:
این جدایی به خدا رابطه با سیب نداشت

جالب بود نه ؟



تاريخ : 9 / 8 / 1392برچسب:, | 10:18 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

خرده شیشه های ذهن تو
پاهایم را زخمی نمیکند
حرف های سرد تو مرا سرد نمیکند
قصه های تو مرا خواب نمیکند
فاتحه ات را حرام این قبرستان بی گور نکن



تاريخ : 8 / 8 / 1392برچسب:, | 17:13 | نویسنده : مرضیه |

13821541251 ساعـــــــات عاشــقی!!!

 

هرگز به دستش ساعت نمی بست!!

روز از او پرسیدم

پس چگونه است که همیشه

سرساعت به وعده می آیی؟

گفت:

ساعات را از خورشید می پرسم

پرسیدم

روز های بارانی چطور؟!

گفت:

ساعات بارانی

همه ی ساعت ها ساعت عشق است!

راست میگفت!!

یادم امد که روز های بارانی

او همیشه خیس بود



تاريخ : 6 / 8 / 1392برچسب:, | 15:23 | نویسنده : مرضیه |

این اولین پستیه که تو وبم برای تو میذارم....واقعا هم عجب پستی شد!

شاید هیچ وقت نیای اینجا و اینو نخونی...

اصلن به درک نخونش فک کردی خیلی برام مهمه؟؟

خوب خرس کچل الان باهات قهرم!

تقصیر خودته دیگه...

همش اذیت میکنی...

اگه واقعا برات مهم باشم خودت پا پیش میذاری برا آشتی...

اگرم نباشم که هیچی شما رو به خیر و ما رو به سلامت!

به همین راحتی همه چی تموم میشه میره جوری که انگار اصلن شروع نشده بود!

خوبه بدونی من تو این یه مورد به حدی مغرورم که حتی اگه بمیرم از دلتنگی محاله خودم پا پیش بذارم برا آشتی...

گفتم که بستگی داره به خودت...

خوب...

آها اینم به جای بوس امشبت....

خخخخخ

اینم تویی تو وان...تنها تنها

راستی هر وقت پست رو خوندی نظر بده بفهمم...

دیگه بای....



تاريخ : 5 / 8 / 1392برچسب:, | 21:43 | نویسنده : مرضیه |

0772Ashegh می ترسید..

 

خیلی می ترسید

علتش را پرسیدم

گفت: با اینکه ازته دل خوشحالم

امـــــــــــــــا

خوشحالی اینطوری وحشناک است

وقتی !!

دست سرنوشت بخواهد

چیزیرا از کسی بگیرد

اولش می گذارد این گونه خوشحالی کند



تاريخ : 5 / 8 / 1392برچسب:, | 18:57 | نویسنده : مرضیه |

من این رو خیلی وقت پیش تو نت دیدم...واسه خیلی از دوستامم فرستادمش ولی خوب...الان تازه میخوام بذارمش اینجا!

6996
6996
6996
6996

6996
6996
666666666666666666
6699999966699999966
6999999996999999996
6699999999999999966
6666999999999999666
6666669999999966666
6666666699996666666
6666666666666666666
6996666666996
6699666669966
6669966699666
6666996996666
6666699966666
6666699966666
6666666666666
6666999996666
6699666669966
6996666666996
6996666666996
6699666669966
6666999996666
6666666666666
69966666996
69966666996
69966666996
69966666996
69966666996
69999999996
 
 
 
 
 
 

  شمارهاي بالا را انتخاب كنيد ( همه رو رنگی کنید)-1
Ctrl + Fرا بزنيد ،
بعد شماره ی 9را بزنيد ،
حالا Ctrl + Enterرا بزنيد .
چطور بود؟؟؟


تاريخ : 4 / 8 / 1392برچسب:, | 19:41 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

دلم را به تخت میبندم تا ترکت کند …
فریاد میکشد ، میلرزد ، خمارت میشود …
رها که شد او میماند و عمری وسوسه ی تلخِ دوباره خواستن تو !



تاريخ : 4 / 8 / 1392برچسب:, | 19:36 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه

روزگار همیشه خوب میگذرد البته نه برای من ، بلکه از روی من !



تاريخ : 3 / 8 / 1392برچسب:, | 14:6 | نویسنده : مرضیه |

وای مامی دلم!

دلم درد میکنه...خیلی!

بدجور!

مثل مار زخمی دارم به خودم میپیچم!

ای خدا خوب شم!

من دوست ندارم برم دکتر اگه برم آمپول میزنه خوب!

از آمپول میترسمممممم....

هاییی دلم...

برای خوب شدنم دعا کنین!

آمین!

 



تاريخ : 2 / 8 / 1392برچسب:, | 13:52 | نویسنده : مرضیه |

سایت عاشقانه ساکار

خدایا من دلم را صابون زدم به عشق او …
ولی چرا چشمانم می سوزند ؟؟؟



تاريخ : 1 / 8 / 1392برچسب:, | 15:58 | نویسنده : مرضیه |
  • نور زهرا
  • علی شش